من به خودم : گیرم که مریض شدی .. این خونه و زندگی که نباید فلج شه !
دستمال به دست با سرگیجه فراووون بعد از رسیدگی به آشپزخونه که حالا بازار شام شده بود ، نشستم مربای سیب درست کردم .. حالا کل خونه رو عطر سیب برداشته ..
چققدرر دلم میخواست میتونستم چندتا نفس جانانه بکشم ..
اما نمیتوونم .. نه دل و دماغشو دارم و نه حالشو ...
قشنگ بود.
به من سر میزنی؟
حتما...
سلام دوست من .. به خونه م خوش اومدی .. عطر سیب رو میگی؟
سلام
اما حیف
دیشب رفتیم و اومدیم مربای خلال پرتقال ما ته گرفت !!
امیدوارم قضیه جدی نباشه براتون
پس شما هم مربا داشتین!
عیب نداره .. از تهش برندار ..
لج کردم دکتر نمیرم دعا کن خودش خوب شه .. حوصله دکتر ندارم .
چه بده که همیشه مایی باید باشیم تا زندگی فلج نشه
اوهوووم .. موافقم...